مانند هر حرفهی دیگری، برای موفقیت در Forex باید پیشزمینههای علمی آن را هم یاد بگیرید؛ ما در این مطلب، به مهمترین اصطلاحات بازار فارکس به مختصرترین حالت ممکن اشاره کردهایم تا با ذهنیتی بازتر، به فعالیت در این عرصهی پولساز و یادگیری تحلیل تکنیکال و بنیادی آن بپردازید.
صنعت فارکس مملو از اصطلاحات، کلمات اختصاری و کلمات غیرعادی است که اغلب میتوانیم آنها را با کمی سرگردانی رها کنیم. زمانی که با پلتفرمهای جدیدی مانند MT4 یا MT5 و غیره آشنا میشوید، عادت کردن به معامله میتواند به اندازه کافی چالش برانگیز باشد. همراه با اصطلاحات بیگانه و عدم درک چنین زبان معاملاتی میتواند مانع بزرگی برای ترید و سودآوری یک معاملهگر باشد. برای راهنمایی در مورد برخی از اصلیترین اصطلاحات بازار فارکس که هر معامله گر فارکس باید بداند تا به آنها در ایجاد دانش تجارت فارکس کمک کند، بخوانید.
جفت ارز
۱۸۰ ارز رسمی در ۱۹۵ کشور در گردش هستند. به عنوان معاملهگر، میتوانیم با استفاده از طیف وسیعی از تحلیلها و تحقیقات برای تعیین عملکرد آن ارز در بازار، عملکرد یک ارز خاص را حدس بزنیم. نحوه معامله این ارزها بر اساس عملکرد یک ارز در برابر ارز دیگر تجارت فارکس است.
هنگام انتخاب یک ارز برای معامله، متوجه خواهید شد که این ارزها جفت هستند. از EUR/USD به عنوان مثال استفاده میکنیم؛ اگر قرار بود یورو را در مقابل دلار آمریکا «خرید» کنید، شرط میبندید که یورو قویتر از دلار آمریکا خواهد بود. جفتها به ۳ گروه اصلی دستهبندی میشوند:
- جفتهای اصلی: ۸ جفت رایج که همگی حاوی USD به عنوان ارز پایه یا ارز متقابل و یکی از موارد زیر هستند EUR، CAD، GBP، CHF، JPY، AUD، NZD.
- جفت متقاطع: اینها هر ۲ ارز اصلی هستند که شامل دلار آمریکا به عنوان ارز پایه یا متقابل نیستند. اینها نسبت به جفتهای اصلی فرارتر به نظر میرسند. به عنوان مثال می توان به GBP/AUD، EUR/CAD و NZD/CAD اشاره کرد.
- ارزهای عجیب و غریب: اینها به معنای واقعی کلمه ارزهای عجیب و غریب هستند، ارزهای کمتر شناخته شدهای که میتوانند در بازار بسیار پر نوسان باشند. اینها عبارتند از راند آفریقای جنوبی، فورینت مجارستان و زلوتی لهستانی.
برای معامله یک جفت ارز لازم نیست یکی از ارزها را داشته باشید. برای خرید EUR/USD لازم نیست دلار آمریکا داشته باشید. شما می توانید با پوند بریتانیا شروع کنید و EUR/USD را خریداری کنید. پوند شما به دلار آمریکا تبدیل میشود و سپس برای خرید یورو مورد استفاده قرار میگیرد.
اهرم
اهرم، یکی دیگر از اصطلاحات بازار فارکس در اصل، پول قرض گرفته شده از داخل یک حساب تجاری است. معامله با اهرم به معامله گر اجازه میدهد تا موقعیتی با اندازه قرارداد بالا با هزینه کمتر باز کند. معاملات با اهرم بالا روشی موثر برای معامله جفت ارزهای فارکس، ارزهای رمزنگاری شده و موارد دیگر بدون سرمایه گذاری هنگفتی است.
بیایید از یک جفت رایج فارکس به عنوان مطالعه موردی استفاده کنیم برای مثال از GBP/USD استفاده میکنیم. بر اساس اندازه قرارداد ۱۰۰.۰۰۰ در هر لات، یک معاملهگر بدون استفاده از اهرم به حدود ۱۳۰.۰۰۰ دلار نیاز دارد. با استفاده از اهرم ۱:۵۰۰، یک معاملهگر میتواند یک موقعیت را تنها با ۲۶۰ دلار باز کند. معاملهگر اکنون ۱۳۰ هزار دلار را تنها با ۲۶۰ دلار معامله میکند.
قیمت پیشنهادی / درخواستی
قیمت پیشنهادی قیمتی است که یک معاملهگر تمایل دارد تا یک جفت ارزی را به فروش برساند. قیمت درخواستی هم قیمتی است که معاملهگر یک جفت ارز میخرد. این قیمتها در سمت چپ MT4 در بخش «مراقب بازار» نمایش داده میشوند.
اسپرد
تفاوت بین قیمت پیشنهادی و درخواستی به عنوان Spread شناخته میشود. اسپرد هزینه معامله است.ساده ترین راه برای درک این اصطلاح این است که آن را به عنوان هزینه ای در نظر بگیرید که کارگزار شما برای معامله از شما میگیرد.
اگر یک جفت ارز قیمت مشخصی داشته باشد، مثلاً EUR/USD 1.3000، کارگزار EUR/USD را با قیمت 1.3000 به شما نمی فروشد. کارگزار شما قیمت کمی بالاتر مثلاً 1.3001 را برای شما اعلام میکند. اگر به دنبال فروش هستید، آنها EUR/USD را با قیمت 1.3000 خریداری نمیکنند، بلکه فقط مثلاً 1.2999 را میپردازند.
میبینید که بین قیمت 1.2999 و 1.3001 تفاوت وجود دارد؛ 2 پیپ! این همان چیزی است که به آن گسترش میگویند. بنابراین اسپرد تفاوت بین قیمتی است که دلال مایل است از شما بخرد و به شما بفروشد. با خرید شما با قیمت پایینتر و فروش با قیمت کمی بالاتر، کارگزار درآمد کسب میکند.
طولانی / کوتاه
هنگامی که یک معاملهگر به مدت طولانی روی یک جفت ارز میرود، اولین قسمت از جفت ارز خریداری میشود در حالی که قسمت دوم فروخته میشود. طولانی شدن یا خرید یک ارز به این معنی است که انتظار دارید قیمت افزایش یابد. زمانی که یک معاملهگر کوتاه میآید، ارز اول فروخته میشود و ارز دوم خریداری میشود. کوتاه آمدن یعنی «فروش» نیمی از یک جفت ارز به این امید که قیمت کاهش یابد.
حاشیه
حاشیه یا مارجین یکی از مهمترین اصطلاحات بازار فارکس به شمار میرود؛ سرمایه اولیهای است که یک معاملهگر برای باز کردن موقعیت باید جمع کند. مارجین همچنین به معاملهگر این فرصت را میدهد که اندازه موقعیت بزرگتری باز کند. هنگام معامله با مارجین، معاملهگر تنها باید درصدی از ارزش کامل یک موقعیت را برای باز کردن معامله مطرح کند. مارجین راه را برای معاملات اهرمی باز میکند، اما، مراقب باشید، مارجین این پتانسیل را دارد که هم سود و هم زیان را افزایش دهد.
PIP
مخفف عبارت Percentage In Point، کوچکترین حرکتی است که در نرخ مبادله روی یک جفت ارز منعکس میشود. PIP چهارمین اعشار در مظنه قیمت برای یک جفت ارز است. برای اندازهگیری ارزش استفاده میشود. مثلا: AUD / USD قیمت 0.6876 است. به این معنی که 1 دلار استرالیا به شما امکان میدهد حدود 0.6876 دلار آمریکا خریداری کنید.
اگر PIP با 0.0001 به 0.6877 افزایش یابد، این بدان معناست که شما میتوانید به ازای هر 1 دلار استرالیا، اندکی بیشتر دلار آمریکا به دست آورید. 1 PIP استاندارد 10 دلار ارزش دارد. این به معنای حرکت افزایشی 10 PIP در معامله خرید است که نشان دهنده سود 100 دلاری است. حرکت ارز بر حسب پیپ اندازه گیری می شود؛ پیپ اندازه گیری میزان حرکت قیمت است. این مخفف عبارت درصد در نقطه است. اگر به نرخ مبادله پوند و دلار (GBP/USD) فکر می کنید، ممکن است آن را مانند 1.57 در نظر بگیرید که تنها دو واحد از نقطه اعشار پیروی می کنند. اما در بازارهای ارز این میزان بیشتر شکسته شده و قیمت را 1.5700 مشاهده می کنیم. آخرین عدد – آخرین 0 – پیپ است. اگر ارزش آن جفت ارز از 1.5700 به 1.5701 حرکت کند، با یک “پیپ” حرکت کرده است.
پیپها روشی هستند که معاملهگران به طور کلی سود خود را اندازهگیری میکنند. اگر معاملهگر یک جفت ارز بخرد، دوباره GBP/USD در 1.5700، و قیمت تا 1.5730 حرکت کند، گفته میشود که 30 پیپ افزایش یافته است یا معامله 30 پیپ سود به دست آورده است.
بسیاری از کارگزاران قیمت را حتی بیشتر کاهش میدهند و عدد پنجمی به نام پیپ کسری یا پیپت را درج میکنند – آنها قیمت را به عنوان 1.57000 منتشر میکنند. وقتی به قیمت اکثر جفت ارزها در پلتفرم معاملاتی خود نگاه میکنید، از دیدن پنج رقم بعد از اعشار تعجب نکنید؛ جفت ژاپنی متفاوت است. جفتهای ژاپنی کمی متفاوت هستند زیرا واحد پول آنها به طور کلی در برابر سایر جفت های اصلی کاهش مییابد، بنابراین پیپ دومین رقم پشت اعشار است. بنابراین اگر نرخ مبادله USD/JPY 77.084 باشد، پیپ عدد 8 و پیپت عدد 4 است.
اندازه لات
مقدار زیادی در معاملات فارکس به اندازه تجارت / موقعیتی است که شما باز خواهید کرد. یک لات در معاملات استاندارد فارکس روی یک جفت ارز معادل 100000 واحد از ارز پایه جفت است. اگر به EUR/USD نگاه کنیم، این بدان معناست که باز کردن یک معامله به USD به این معنی است که اندازه معامله 100000 دلار است. یورو ارز پایه است.
صعودی / نزولی
احساسات بازار دیدگاهی از عملکرد یک بازار خاص یا به طور کلی بازار سهام ارائه میدهد. وقتی احساسات بازار صعودی است، این معنی را میدهد که قیمتها افزایش پیدا میکند. وقتی احساسات بازار نزولی است، اینطور تعبیر میشود که قیمت در حال کاهش است. یک راه آسان برای تشخیص تفاوت این است که گاوهای نر شاخ دارند و در صورت تحریک چیزها را در هوا پرتاب میکنند. قیمتها در حال افزایش است. وقتی خرسها تحریک میشوند، روی پاهای عقب خود قرار میگیرند و چیزها را پاره میکنند. قیمتها در حال کاهش است.
شکاف
قیمت بازگشایی به طور قابل توجهی بالاتر یا پایین تر از بسته شدن روز قبل بدون هیچ گونه فعالیت تجاری در این بین. این بدان معنی است که یک سفارش محدود یا توقف میتواند با قیمتی متفاوت از قیمت سفارش مورد نظر پر شود.
مدیریت ریسک
این مهارت در فراتر از اصطلاحات بازار فارکس بدانید. مدیریت ریسک، شامل استفاده از استراتژیهایی به منظور کمک به کنترل یا کاهش ریسک مالی است. یک مثال یک دستور توقف ضرر است که برای به حداقل رساندن ضرر احتمالی در یک معامله استفاده میشود.
توقف ضرر
دستور توقف ضرر یک ابزار مدیریت ریسک است که اجازه میدهد یک موقعیت پس از رسیدن به یک قیمت از پیش تعیین شده خاص بسته شود. اگر قیمت ها در جهت نامطلوب برای سرمایه گذار ادامه پیدا کند، این میتواند از ضررهای بیشتر در موقعیت باز محافظت کند. لطفاً توجه داشته باشید که قرار دادن یک دستور توقف ضرر معمولی تضمین نمیکند که به دلیل لغزش، در آن قیمت خاص بازار پر میشوید.
کسب سود
دستور برداشت سود یک ابزار مدیریت ریسک است که به یک موقعیت اجازه میدهد تا به صورت خودکار بسته شود، پس از رسیدن به یک هدف سود از پیش تعیین شده خاص. این میتواند در مقابل از دست رفتن سود در یک تغییر غیرمنتظره جهت قیمت، قبل از اینکه سرمایه گذار بتواند موقعیت را ببندد، محافظت کند.
برخی دیگر از اصطلاحات بازار فارکس
کارگزار: واسطهای برای معامله گران و مؤسسات مالی برای انجام معاملات.
فدرال رزرو: بانک مرکزی رسمی برای تنظیم فعالیت های اقتصادی در ایالات متحده. اغلب به اختصار “Fed” خوانده می شود.
تولید ناخالص داخلی: (GDP) مجموع کل فعالیت اقتصادی یک کشور.
تورم: نرخ افزایش قیمت کالاها و خدمات در اقتصاد ملی/دولتی.
نرخ بهره: نرخ بهره ای که برای وام دادن پول از بانک یا ارائه دهنده اعتبار دریافت میشود. به طور کلی، بانکهای مرکزی سطوح نرخهای بهره را کنترل میکنند که برای قدرت یا ضعف یک ارز بسیار مهم است.
LIBOR (نرخ پیشنهادی بین بانکی لندن): نرخی که بانکها با آن در بازار بین بانکی لندن به یکدیگر وام میدهند و یک نرخ بهره معیار معمول است.
نوسانات ارز خارجی: سطح نوسان یک جفت ارز، یا معیاری برای اینکه حرکت قیمت آن چقدر چشمگیر/غیر قابل پیش بینی باشد. این به طور کلی نشان دهنده این است که معامله یک جفت ارز چقدر میتواند مخاطره آمیز باشد.
نمودار عملکرد قیمت را در طول زمان نشان می دهد؛ نمودار نمایش بصری عمل قیمت است و شما از آن برای تحلیل خود استفاده میکنید. این چیزی است که شما برای مشاهده نرخ مبادله یا قیمت یک جفت ارز در یک دوره زمانی استفاده میکنید.
کندل: قیمت افتتاحیه و قیمت بسته شدن آن دوره را به ما نشان میدهد. بنابراین اگر ما یک کندل چهار ساعته را مشاهده میکنیم، آنگاه کندل میتواند قیمت افتتاحیه را در شروع آن دوره چهار ساعته و قیمت بسته شدن آن دوره چهار ساعته را به ما بگوید. در نهایت، یک کندل بالاترین و کمترین قیمت را در مدت زمانی که شمع طول کشید نشان میدهد. بنابراین اگر یک کندل چهار ساعته را مشاهده کنید، میتوانید بالاترین قیمت و کمترین قیمت را برای آن دوره چهار ساعته ببینید.
ابزار تجاری / ابزار مالی / دارایی
این اصطلاحی است که ما به سادگی برای توصیف کالای مورد معامله استفاده میکنیم. به عنوان مثال، هنگام معامله نفت، نفت ابزار است. هنگام معامله جفت ارز EUR/USD، EUR/USD ابزار به حساب میآیند. ما نیز از این به عنوان یک دارایی یاد میکنیم.
باز و بسته کردن یک موقعیت
پس از خرید یا فروش کوتاه یک ابزار مالی، یک موقعیت باز کردهاید. بنابراین گاهی خرید و فروش را وارد کردن موقعیت می گویند. این همان «ورود به بازار» است. وقتی معامله گر از بازار خارج میشود، گفته میشود که موقعیت خود را بستهاند. ورود زمانی است که یک معامله گر تصمیم می گیرد یک موقعیت را با خرید یا فروش یک ابزار مالی باز کند. خروج زمانی است که یک معامله گر تصمیم می گیرد موقعیت باز خود را در بازار برای سود یا زیان ببندد.
گاو نر و خرس
گاو، نماد تاجری است که معتقد است بازار افزایش خواهد یافت. معاملهگری که این عقیده را دارد بهعنوان «بالابر» یا «گاو نر» توصیف میشود. این اصطلاح به این دلیل مورد استفاده قرار میگیرد که وقتی گاو نر میجنگد، از شاخ خود در حرکتی رو به بالا استفاده میکند؛ این یک راه مفید برای یادآوری این اصطلاح است.
خرس، نماد تاجری است که معتقد است بازار سقوط خواهد کرد. تاجری که این عقیده را دارد به عنوان نزولی یا خرس توصیف میشود. این اصطلاح به این دلیل مورد استفاده قرار میگیرد که وقتی خرس دعوا می کند، از چنگالهای خود در حرکت رو به پایین استفاده می کند، این یک راه مفید برای به خاطر سپردن این دسته از اصطلاحات بازار فارکس است.
موقعیت بلند
وقتی به طولانی بودن چیزی اشاره می کنیم، آن را بالا رفتن می دانیم. موقعیت طولانی زمانی است که شما یک معامله را باز کردهاید و چیزی خریدهاید. ممکن است این اصطلاح را بشنوید، من مدت زیادی با این قیمت رفتم یا در حال حاضر طولانی هستم. این بدان معناست که معامله گر وارد موقعیت خرید شده است. در معاملات فارکس، اگر معاملهگر معتقد بود که جفت ارز GBP/USD در حال افزایش است و آن جفت ارز را خریداری میکرد، به عنوان «ورود به یک موقعیت خرید» توصیف میشد.
همانطور که خواندید، اصطلاحات فنی و کلمات اختصاری زیادی در دنیای تجارت فارکس وجود دارد. بهعنوان معاملهگر، ما باید همیشه مطالعه کنیم، یاد بگیریم و دانش موجود خود را بسازیم تا ما را به یک معاملهگر جامعتر تبدیل کنیم تا سودآورتر شویم.
احمقانه ترین سوال سوالی است که هرگز پرسیده نمی شود. بنابراین دفعه بعد که وارد یک انجمن تجاری شدید و عباراتی را مشاهده کردید که از آنها اطلاعی ندارید، بپرسید، تحقیق کنید، پیدا کنید! تجارت فارکس می تواند جانور پیچیده ای برای رام کردن باشد، اما با ابزار و آموزش مناسب، میتوانیم به عنوان معاملهگر به رشد خود ادامه دهیم.