نکاتی از موفق‌ترین افراد بازار فارکس در جهان

برخی از مردم هنوز فکر می‌کنند که ثروتمند شدن با معاملات فارکس یک رویای بسیار غیرواقعی است. اما واقعیت این است که چندین تاجر وجود دارند که با سرمایه نسبتا کمی شروع به کار کردند اما توانستند آن را به میلیون‌ها و حتی میلیاردها دلار تبدیل کنند. اگر شما هم تمایل دارید با زندگی نامه این افراد موفق بازار فارکس آشنا شوید، تا انتهای این مطلب جذاب ما را همراهی کنید.

آیا موفقیت در بازار فارکس واقعا شدنی است؟

وقتی اکثر مردم به موفقیت فکر می‌کنند، افراد ثروتمند در ذهن آنها نقش می‌بندد. آن‌ها معمولا به عمارت‌های غول‌پیکر، املاک فراوان، جت‌های شخصی و پولی بیشتر از آنچه هر فرد معمولی می‌تواند خرج کند، فکر می‌کنند. به این ترتیب می‌توان گفت که افراد موفق زیادی در سرتاسر جهان وجود دارند.

در واقع، در سال ۲۰۱۶، ۱۱۸۱۰ میلیاردر در سراسر جهان وجود داشت و حدود ۱۵ میلیون نفر میلیونر بودند. اگر از ارزش پولی به عنوان معیاری برای سنجش موفقیت استفاده کنیم، به جرات می‌توان گفت که این افراد موفق‌ترین افراد جهان در آن زمان بودند.

در دنیای معاملات، اکثر معامله‌گران موفق فارکس در پشت صحنه و به دور از مرکز توجه کار می‌کنند و بی سر و صدا سود خود را می‌سازند. با این حال، برای تعداد کمی از افراد منتخب، بهره‌برداری‌هایشان باعث شهرت آنها شده است. این افراد با فلسفه‌های معاملاتی، زندگی و مشاغل طولانی با عملکرد مالی بالا به شکل‌گیری دنیای مالی و صنعت تجارت کمک کرده اند. پنج نفر برتر آنها این موقعیت را از طریق شاهکارهای باورنکردنی که در حرفه خود انجام داده اند و میزان تأثیرگذاری که در صنعت مالی داشته اند به دست آورده اند.

از تمامی معامله‌گران فارکس جهان، تعداد کمی موفق هستند، زیرا گفته می‌شود بیش از ۹۰ درصد معامله‌گران فارکس شکست می‌خورند. این بدان معنا است که درصد تقریبی معامله‌گران موفق فارکس تنها ۱۰ درصد است. با این حال، فهرست معامله‌گران موفق فارکس که می‌خواهیم درباره آن صحبت کنیم، از این گروه پیشی می‌گیرد. اینها نخبگان دنیای معاملات فارکس هستند.

افراد موفق بازار فارکس: جورج سوروس (George Soros)

جورج سوروس با کسب رتبه ۳۰ در رتبه‌بندی میلیاردرهای فوربس در سراسر جهان، شاید موفق‌ترین معامله‌گر فارکس در این سیاره باشد. او در ۱۲ اوت ۱۹۳۰ در بوداپست مجارستان به دنیا آمد و از اشغال نازی‌های مجارستانی گریخت و در سال ۱۹۴۷ در طول جنگ جهانی دوم به انگلستان گریخت. در آنجا، او در مدرسه اقتصاد لندن تحصیل کرد و پس از آن، کار تجاری خود را با کار در بانک‌های تجاری آغاز کرد. مدتی بعد توانست اولین صندوق سرمایه‌گذاری خود، Double Eagle را تشکیل دهد.

او با سود سال اول خود از Double Eagle، دومین صندوق تامینی خود، Soros Fund Management را تشکیل داد. اولین صندوق تامینی او، Double Eagle، به صندوق کوانتوم تغییر نام داد، سازمانی که در طول عمر خود ۲۴.۹ میلیارد دارایی تحت مدیریت را جمع‌آوری کرده است. دومین صندوق تامینی او، یعنی Soros Fund Management، در پنجاه سال گذشته بیش از ۴۰ میلیارد دلار سود به دست آورده است.

او پس از خالص کردن یک میلیارد دلار سود حاصل از فروش کوتاه مدت ۱۰ میلیارد دلاری پوند استرلینگ انگلیس در سال ۱۹۹۲، به عنوان «مردی که بانک انگلستان را ورشکسته کرد» مشهور شد. این موضوع او را به یکی از معدود بهره‌برداران بحران مالی بریتانیا، در چهارشنبه سیاه تبدیل کرد. این تجارت جایگاه او را به عنوان یکی از افراد موفق بازار فارکس عصر ما، یا حتی به عنوان بهترین معامله‌گر فارکس در جهان، تثبیت کرد.

فلسفه جورج سوروس

جورج سوروس با مدرک کارشناسی ارشد در رشته فلسفه، زمانی که شروع به بکارگیری نظریه انعکاس پوپر در بازارهای مالی کرد، قالب نحوه نگرش به تجارت را شکست. انعکاس یک نظریه اجتماعی است که از رابطه دایره‌ای علت و معلولی سخن می‌گوید. (یعنی علت و معلول هر دو بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند). این روش مبتکرانه نگرش به بازار، منجر به بینش روشن‌تری نسبت به بازار واقعی در مقابل ارزش بنیادی اوراق بهادار، اختلاف قیمت‌ها بین مبادله و فروش سهام و مشکلات حباب دارایی‌ها در او شد. سوروس متوجه شد که محدوده قیمت یک دارایی در معاملات با ارزش داخلی واقعی دارایی متفاوت است.

با این بینش، سوروس روشی را برای معامله به عنوان یک سفته باز ارز کوتاه مدت اتخاذ کرد که در جهت بازار مالی و با شرطبندی‌های اهرمی بالا قرار داد. صندوق تامینی او از تحلیل‌های اقتصاد کلان برای شکل دادن به یک استراتژی تجارت کلان جهانی استفاده کرده است.

این استراتژی در ابتدا از دیدگاه او استفاده می‌کند که مبانی بازار مستقیما تحت تأثیر افراد (معامله کنندگان) و رفتار غیر منطقی آنها است. اعتقاد او بر این است که این رفتار غیرمنطقی، عامل رونق و رکود (فروش یا خرید) است که فرصت‌هایی را برای سرمایه‌گذاری مالی فراهم می‌کند. (این موضوع را می‌توان به وضوح در روشی که او برای چهارشنبه سیاه در بریتانیا به وجود آورد، مشاهده کرد).

افراد موفق بازار فارکس: استنلی دراکن میلر (Stanley Druckenmiller)

استنلی دراکن میلر در سال ۱۹۵۳ در یک خانواده متوسط در پنسیلوانیا به دنیا آمد. او کار سرمایه‌گذاری خود را در سال ۱۹۷۷ در بانک ملی پیتسبورگ آغاز کرد، یعنی جایی که او را به سرعت از کارآموزی به یک سرپرست تحقیقات سهام تبدیل کرد. چهار سال بعد، او شرکت خود به نام Duquesne Capital Management را تأسیس کرد. سوابق کاری او پس از آن زمانی که به عنوان رئیس صندوق دریفوس منصوب شد و حتی برای جورج سوروس در صندوق کوانتوم کار کرد و در رویداد «ورشکسته کردن بانک انگلستان» شرکت کرد، به شدت افزایش یافت. این شاهکار او را در کنار جورج سوروس به شهرت رساند و این شهرت پس از نمایش او در کتاب «جادوگران بازار جدید» که پرفروش شد، قوی‌تر شد.

او بعدا در سال ۲۰۱۰ از صندوق تامینی بازنشسته شد و دلایلی را بیان کرد که این کار باعث می‌شد که او نتواند مطابق انتظارات خود عمل کند. (تا آن زمان، صندوق تامینی به طور متوسط سالانه ۳۰ درصد بازدهی داشت. طبق گزارش‌ها، در زمان اعلام او، شرکت ۵- درصد بازدهی داشت). شرکت در نهایت زیان‌های خود را جبران کرد و سود کمی به همراه آورد. پس از آن میلر وجوه مشتریان خود را برگرداند و صندوق تامینی را بست و اعتراف کرد که از استرس ناشی از تلاش مداوم برای حفظ عملکردهای قبلی خود فرسوده شده است.

فلسفه دراکن میلر

با توجه به اینکه دراکن میلر برای مدتی تحت نظر جورج سوروس که یکی از افراد موفق بازار فارکس بود، کار می‌کرد (در واقع نقطه برجسته حرفه‌ او همین بود)، بنابراین طبیعی است که آنها روش‌های مشابهی را در رویکرد سرمایه‌گذاری خود داشته باشند. دراکن میلر از استراتژی سرمایه‌گذاری از بالا به پایین استفاده کرد و در اقدامی که سوروس را به عنوان «مردی که بانک انگلستان را شکست داد» مشهور کرد، نقش مهمی داشت.

برخلاف توصیه‌های معمول سرمایه‌گذاری که می‌شنوید مبنی بر اینکه تنوع، کلید سرمایه‌گذاری مناسب است، دراکن میلر کاملا به برعکس آن اعتقاد داشت. او موفقیت خود را با استفاده از «شرطهای متمرکز» در جهت بازار (مشابه استراتژی سوروس) بدست آورد. اساسا او معتقد بود که باید همه تخم مرغ‌های خود را در یک سبد قرار داد. این نشان می‌دهد که او تنها از بهترین فرصت‌های بازار استفاده می‌کند، جایی که بیش از حد مطمئن بود که برنده معامله می‌شود.

با این حال، او معتقد است که همه معامله‌گران باید یک استراتژی خروج داشته باشند. بله، حتی تجارت معروف چهارشنبه سیاه نیز یک استراتژی خروج داشت. هم سوروس و هم دراکن میلر می‌دانستند که پیش از انجام معامله چقدر می‌توانند از دست بدهند. همانطور که گفته شد، Druckenmiller اساسا مانند یک تک تیرانداز که شلیک می‌کند، معامله می‌کند. او معتقد است که زمان بندی و ورود خوب همه چیز است و توانایی انعطاف‌پذیری در صورت تغییر بازار، بسیار خوب است. این فلسفه به او کمک کرده تا در طول زندگی حرفه‌ای خود موفقیت‌های چشمگیری کسب کند.

افراد موفق بازار فارکس: بیل لیپشوتز (Bill Lipschutz)

بیل لیپشوتز، یکی از بهترین معامله‌گران فارکس که در سال ۱۹۵۵ متولد شد و در فارمینگدیل نیویورک بزرگ شد. او در دانشگاه کرنل تحصیل کرد و مدرک لیسانس معماری را از برنامه هنرهای زیبای آنها دریافت کرد و همچنین مدرک لیسانس خود را از دانشکده مالی جانسونز (همچنین در کرنل) دریافت کرد.

در طول سال‌های دانشگاه، پس از مرگ مادربزرگش پولی به ارزش ۱۲۰۰۰ دلار به ارث برد که آن را نقد کرد. او در اوقات فراغت خود شروع به سرمایه‌گذاری این پول کرد. او اساسا تا آنجا که می‌توانست در مورد بازارهای مالی از کتابخانه یاد گرفت و از این اطلاعات برای تبدیل ۱۲۰۰۰ دلار به تقریبا ۲۵۰۰۰۰ دلار استفاده کرد. این موفقیت متأسفانه کوتاه مدت بود، زیرا یک تصمیم بد تجاری کل سرمایه او را از بین برد. او از این موضوع به عنوان یک فرصت یادگیری استفاده کرد. همچنین برای هر سرمایه‌گذاری که در آینده انجام می‌داد، دقت زیادی اعمال کرد.

لیپشوتز در حین تحصیل در رشته MBA، کار برای برادران سالومون را آغاز کرد و پس از آن به بخش جدید ارز خارجی راه یافت. او عضوی از تیمی شد که برادران سالومون برای معامله‌گران خود تشکیل دادند تا تجارت ارز را بیاموزند و موفق شوند.

برادران سالومون از بیل لیپشوتز سود زیادی به دست آوردند، زیرا در آن زمان لیپشوتز به عنوان یکی از افراد موفق بازار فارکس تبدیل شده بود. او تا سال ۱۹۸۵ سالانه ۳۰۰ میلیون دلار برای برادران سالومون درآمد داشت. او تاجر اصلی بخش ارز از سال ۱۹۸۴ تا سال ۱۹۹۰ بود و به عنوان مدیر این شرکت منصوب شد.

او بازنشستگی پیش از موعد را از برادران سالومون درخواست کرد؛ اما از این بازنشستگی خارج شد و از سال ۱۹۹۵ با مدیریت سرمایه هاترزج به عنوان مدیر پورتفولیو کار می‌کند.

فلسفه لیپشوتز

بیل لیپشوتز برای فلسفه تجارت خود پیشنهاد می‌کند که همه چیز را در یک زمان معامله کنید. برخلاف سایر معامله‌گران که دیگران را تشویق می‌کنند تا دو یا سه موقعیت را در یک زمان باز کنند، لیپشوتز معتقد است که زمان نیز یک عامل خطر مهم در معامله بازی می‌کند زیرا توانایی معامله‌گر را برای استفاده از فرصت‌های دیگر محدود می‌کند. او معتقد است که گرفتن یک موقعیت در یک زمان به یک معامله‌گر اجازه می‌دهد تا ثبات داشته باشد. او معتقد است که «اگر تاجران در ۵۰ درصد مواقع روی دست خود بنشینند، پول بیشتری به دست خواهند آورد».

از آنجایی که هر چه یک معامله در زمان طولانی‌تر باز باشد، در برابر نیروهای خارجی آسیب‌پذیرتر می‌شود، لیپشوتز پیشنهاد می‌کند مطمئن شوید که پاداش بسیار بالاتر از ریسکی است که برای معامله می‌پذیرید. او پیشنهاد می‌کند که نسبت ریسک به پاداش خوب برای معاملات کوتاه‌مدت ۱:۳ است و برای معاملات بلندمدت به دنبال نسبت حداقل پنج به یک باشید، جایی که پاداش شما پنج برابر بیشتر از ریسک شما باشد.

بیل همچنین معتقد است که داشتن اشتیاق به معامله، خود راه درستی برای نزدیک شدن به معاملات فارکس است. او معتقد است که یک معامله‌گر برای کسب موفقیت، باید تمرکز خود را بر افزایش درآمد بگذارد به جای اینکه به فکر تکمیل فرآیند خود باشد.

افراد موفق بازار فارکس: اندرو کریگر (Andrew Krieger)

یکی دیگر از معامله‌گران موفق در فارکس، اندرو کریگر است. او همچنین با معامله رویداد مهم ارزی، چهارشنبه سیاه، ثروت زیادی به دست آورد. او که به عنوان یکی از تهاجمی‌ترین معامله‌گران ارز شناخته می‌شود. کریگر پس از فارغ‌التحصیلی از وارتون به برادران سالومون پیوست. سپس در سال ۱۹۸۶ به بانکر تراست نقل مکان کرد و در آنجا شهرت خود را در شرکت به عنوان یک تاجر برتر تثبیت کرد.

به همین دلیل، شرکت محدودیت سرمایه‌ای را که او مبادله کرد به ۷۰۰ میلیون دلار افزایش داد (که حد معمول فقط ۵۰ میلیون دلار بود). این به او اجازه داد تا بتواند از رویداد چهارشنبه سیاه نهایت استفاده را ببرد، جایی که کل عرضه پول نیوزلند را کوتاه کرد (به دلیل اقتصاد کوچک نیوزلند) و سودی در حدود ۳۰۰ میلیون دلار برای بانکر به دست آورد. او برای تلاش‌هایش پاداش نسبتا کمی در حدود ۳ میلیون دلار دریافت می‌کرد که باعث شد او از شرکت استعفا دهد و به دنبال همکاری با جورج سوروس باشد.

افراد موفق بازار فارکس: بروس کاونر (Bruce Kovner)

بروس کاونر، متولد ۱۹۴۵ در بروکلین، نیویورک، آخرین نفر از پنج معامله‌گر برتر فارکس در این لیست است. او در دانشگاه هاروارد به تحصیل در رشته اقتصاد سیاسی مشغول بود و قبل از کشف تجارت کالا، در تعدادی از فعالیت‌ها مانند مبارزات سیاسی، نویسندگی و رانندگی تاکسی مشغول بود.

در سال ۱۹۷۷ بود که او اولین معامله خود را انجام داد، یک قرارداد آتی دانه سویا که با وام گرفتن از کارت اعتباری خود آن را خریداری کرد. معامله سودی در حدود ۴۰۰۰۰ دلار در بر داشت، اما کاونر قبل از تصمیم به فروش قرارداد و بستن معامله، شاهد کاهش آن به تقریبا نصف این مبلغ بود. این به او درس ارزشمندی در مدیریت ریسک داد و او را تبدیل به یک تاجر ماهر کرد.

طبق گزارش‌ها، در طول استخدام نهایی خود در شرکت کالا، میلیون‌ها سود برای شرکت به دست آورد که باعث تقویت شهرت او به عنوان یک تاجر خونسرد و عینی شد. موفقیت‌های او منجر به تأسیس Caxton Associates در سال ۱۹۸۳ شد، صندوقی که بیش از ۱۴ میلیارد دلار را در سال‌های اوج خود مدیریت می‌کرد و او را در بین ۱۰ کارگزار برتر فارکس در جهان به نامی برجسته تبدیل کرد.

فلسفه کاونر

مانند معامله‌گران قبلی در این فهرست، کاونر نیز از مبانی اقتصاد کلان برای معامله استفاده می‌کند، اما برخلاف دیگران، او به شدت از تحلیل تکنیکال به عنوان ابزاری برای اجرای معاملات خود استفاده می‌کند. او با دقت گزارش‌های اقتصادی جهانی را مشاهده می‌کند تا اجماع اطلاعاتی را که بازار در نمودارها تایید نمی‌کند، مشخص کند. سپس او از این موضوع بهره‌برداری می‌کند.

او معتقد است که تجزیه و تحلیل تکنیکال یک جزء حیاتی از هر رویکرد بنیادی در تجارت است و به دلیل توانایی خود در برگزاری معاملات طولانی مدت به عنوان معامله‌گر با قاطعیت شناخته شده است. او همچنین به مدیریت ریسک اهمیت می‌دهد و این شامل توقف‌های از پیش تعیین‌شده همیشگی در معاملاتش می‌شود. او کاملا معتقد است که یک معامله‌گر باید مایل باشد که اشتباه کند و از آنها درس بگیرد.

از تجربیات افراد موفق بازار فارکس چه چیزی می‌توان آموخت؟

اگر واقعا به شباهت‌های همه این مردان نگاه کنید، متوجه می‌شوید که اکثریت آنها انگیزه‌ای غیر از کسب درآمد برای معامله داشتند. این انگیزه بود که به آنها اجازه داد منضبط و هدفمند بمانند و موقعیت‌های معاملاتی تهاجمی را ایجاد کنند که هیچ کس دیگری نمی‌توانست چنین کاری کند. آنها نسبت به کاری که انجام می‌دادند علاقه زیادی داشتند. آنها آن را جالب دیدند و روی معامله به روش درست کار کردند. اگر بتوانیم چند نکته را از آنها یاد بگیریم، موارد زیر را خواهیم داشت:

۱. منضبط بمانید

یک معامله‌گر منضبط اساسا به یک معامله‌گر مطمئن منجر می‌شود، کسی که می‌داند چه می‌خواهد و قرار است آن را بدست آورد. همانطور که خواندید ۵ تاجر برتر فارکس در جهان به طرز شگفت‌آوری در سازماندهی و نظم بخشیدن به اهداف و تکنیک‌های معاملاتی خود مهارت داشتند. طرز فکر در واقع بسیار مهم است و یک معامله‌گر در شرایط ایده‌آل باید بتواند صبر و شکیبایی خود را توسعه دهد، تکانشگری را کنار بگذارد و نگرش و تعهد سالم نسبت به هدف را حفظ کند.

یک معامله‌گر منضبط رشد خواهد کرد تا بیاموزد که در حین معامله چگونه به سود و زیان واکنش نشان دهد و خطر تصمیم‌گیری‌های عجولانه و بدون فکر را به حداقل برساند. معامله‌گران منضبط به جای نگرانی در مورد شکست‌های گذشته، تلاش بیشتری برای تجزیه و تحلیل و ارزیابی عملکرد خود انجام دادند تا ببینند کجا اشتباه کرده اند و اغلب در بهبود آنها موفق بوده اند.

۲. یک استراتژی مدیریت ریسک از پیش تعیین شده داشته باشید

فارکس و معاملات اینچنینی به طور کلی همیشه با سطوح ریسک دشواری همراه هستند که در بیشتر مواقع هم معامله‌گران با تجربه و هم مبتدی را تحت تأثیر قرار می‌دهند. بنابراین دانستن زمان خروج از معامله به عنوان بزرگترین دفاع در برابر ضررهای بزرگ عمل می‌کند. همانطور که متوجه شدید همه افراد موفق بازار فارکس، استراتژی مدیریت ریسک خود را به خوبی توسعه داده بودند، به طوری که هر زمان که به حد مجاز ریسک رسیدند می‌دانستند که زمان آن فرا رسیده که از آن خارج شوند.

بهترین استراتژی این است که استراتژی مدیریت ریسک یکسانی را در طول حرفه تجاری خود حفظ کنید، به این معنی که اگر به خودتان قول می‌دهید که موقعیت خود را با ضرر ۲ تا ۳ درصد ببندید، باید به این رقم وفادار بمانید.

۳. به معامله‌گری اشتیاق داشته باشید

دوست داشتن هر کاری که انجام می‌دهید به این معنی است که بهترین تلاش خود را برای دستیابی به نتایج اصلی در رابطه با آن انجام می‌دهید. یکی از وجوه مشترک ثروتمندترین معامله‌گران فارکس در جهان، اشتیاق به معامله است و این اشتیاق تقریبا بدون قید و شرط است. مهم نیست که در آن لحظه سود می‌برید یا ضرر می‌کنید، اشتیاق شما باید منجر به متعهد نگه داشتن شما به اهداف خود در معامله باشد.

همچنین اشتیاق به شما کمک می‌کند تا ذهنیتی سالم داشته باشید، ترس‌هایتان را از بین ببرید و از منحرف شدنتان جلوگیری می‌کند. معاملات فارکس غیرقابل پیش‌بینی و گهگاهی گیج کننده هستند و اعصاب شما را مورد آزمایش قرار می‌دهد. از این رو، اشتیاق به معامله‌گری به تدریج از شما یک معامله‌گر مسئولیت‌پذیر خواهد ساخت.

۴. از اینکه در مواقع لزوم تهاجمی شوید، نترسید

اغلب، مردم استراتژی مدیریت ریسک را با منفعل ماندن و بیش از حد کند بودن در تصمیم‌گیری‌های معاملاتی اشتباه می‌گیرند. در حالی که ممکن است درست باشد که با چنین نگرشی کمتر احتمال دارد که ضررهای هنگفتی را تجربه کنید، اما از طرف دیگر باعث می‌شود که شانس بسیار کمی برای ایجاد سود قابل توجه برای خود باقی ‌بگذارید.

با نگاهی به افراد موفق بازار فارکس، می‌توانیم یاد بگیریم که همه آن‌ها با رویکرد تهاجمی حداقل یک بار در نقطه شروع خود در حرفه معاملات، ثروتمند شدند. با این حال، تجارت تهاجمی به این معنی نیست که با امور مالی خود قمار کنید و به شانس خود اعتماد کنید تا به عنوان برنده ظاهر شوید. در واقع ریسکی که می‌کنید باید به خوبی بررسی شود، همه خطرات به رسمیت شناخته شوند و باید شانس خوبی برای صحت پیش‌بینی‌های شما وجود داشته باشد.

۵. منعطف باشید و بدانید چه زمانی باید ضررهای خود را جبران کنید

نکته اصلی تمام توصیه‌های داده شده در بالا این است که انعطاف‌پذیر بمانید و بدانید چه زمانی ضررهای خود را جبران کنید. شما نباید بیش از حد خود را محدود کنید، نباید در هیچ نقطه‌ای از تجربه معامله‌گری خود دیوانه شوید، نباید روزها و هفته‌ها را صرف تصمیم‌گیری در مورد سرمایه‌گذاری یا عدم سرمایه‌گذاری کنید و نباید بارها و بارها شاهد ضررهای سنگین خود باشید.

همه چیز در مورد یافتن میانگین طلایی و روش‌های مختلف برای یافتن مناسب‌ترین روش برای شخصیت تجاری شما است. درباره تجربیات بزرگترین معامله‌گران فارکس بیشتر بیاموزید، ببینید چگونه آنها توانستند هر از گاهی پرشور، پایدار، منظم و تهاجمی باقی بمانند و تصمیم بگیرید که آیا طرز فکر آنها می‌تواند برای شما نیز اعمال شود یا خیر.

همانطور که خواندید، ما در این مطلب درباره چند تن از افراد موفق بازار فارکس و رویکرد فکری آنها صحبت کردیم و گفتیم که چه عوامل و تصمیماتی منجر به موفقیت آنها شده است. اگر بتوانیم این چیزها را به درستی یاد بگیریم، ممکن است فقط یک قدم به دنبال کردن موفقیت‌های چشمگیر آنها نزدیکتر شویم.